کم نبوده اند آدم هایی که در روز شمار زندگی تلنگری بهت زده اند که این، چنین است و آن، چنان. کم نبوده اند فرصت هایی که بواسطه نبود یک اندرز خوش، به هدر رفته اند و باز هم کم نبوده اند لحظه هایی که ترس و تردید راه دلت را بسته اند.
در این میان، به ناگاه کسی راهی جلوی پایت می گذارد. حال، با یک کلام، یک پیشنهاد، یک سیلی و شاید هم با یک از دست دادن و آنجاست که شروع می کنی به آموختن و آموختن.
...و آن کس من، دبیر عکاسی سال سوم هنرستانم بود که گفت: روزی که برای خودت، تاسف خوردی و گریه کردی ، بدان در حال بزرگ شدنی و تغییر در راه است.
سلام
خوشحالم که بازهم خواندمت .
تغییر خوب است !
روزی که احساس کردی بزرگ شدی آیا باز هم خوشحال می شوی ؟!
زندگی هر لحظه اش برای بزرگ شدن ماست...
بله...
تغییر!گذر زمان همه چی حتی علایقت رو تغییر میده تو بزرگ میشی افکارت عوض میشه وشاید هم شخصیتت و این خصیصه زمانی است که با تغییر همراه شده است!
گاهی به روی خودمون هیچی نمیاریم که نکنه خدایی نکرده کمی تغییر نکنیم...
بعضی تلنگرها اونقدر قدرت دارن که تمام وجود فعلی آدم رو برای تحول به وجو جدید نابود میکننُ فقط گاهی دیر درک میشن.
گاه از نبود است که بود می شویم...
چه جمله با ارزش و قشنگی معلمتون بهتون گفته بود!!!
آره واقعا بعضی وقتا یه تلنگر لازمه.