۰۰۰نه اشتیاق ماندنت است
نه توان رفتنت
فقط مرا
در این تضاد
به جنون می کشانی...
زیبا می نویسی
و من تو را در جنون خویش فرو میبرم...دیگر وقتی غرق شدی نه اشتیاق نداشتنت را یاد داری و نه ناتوانی ماندنت را. فقط هر روز غرق تر میشوی حالا در من هم که نباشد در جنون من...
گیر افتادِ _ ام ...میانِ ماندن و رفتن!!!
باسلامکلبه ی ادبی هزاره ی ققنوس با غزل (سبزتراز عشق) منتظر حضور سبز شما هنرمند فرهیخته می باشد.
زیبا می نویسی
و من تو را در جنون خویش فرو میبرم...
دیگر وقتی غرق شدی نه اشتیاق نداشتنت را یاد داری و نه ناتوانی ماندنت را. فقط هر روز غرق تر میشوی حالا در من هم که نباشد در جنون من...
گیر افتادِ _ ام ...
میانِ ماندن و رفتن!!!
باسلام
کلبه ی ادبی هزاره ی ققنوس با غزل (سبزتراز عشق) منتظر حضور سبز شما هنرمند فرهیخته می باشد.