کوچ نشین

نوشته هایی از درون سیاه چادر

کوچ نشین

نوشته هایی از درون سیاه چادر

...در یک نقطه ای ، همه چیز را از دست می دهی!!!حتی خاطراتت را . می مانی هزاران هزار خودت.

به جبر تنت را عادت می دهی به یک زخم و یله می شوی روی تنهایی سمج و چسبنده ای که گمان ندارم قصدی هم ، برای رفتن داشته باشد.
ولیکن! کار تو سر کردن با این زخم نیست .
کار تو آفریدن است و پیکار ، رهایی است و ایثار .
نه ، نه!! تنهایی هر قدر هم لزج و چسبنده تو باید از پا بیافکنی اش... 


نظرات 1 + ارسال نظر
تو دوشنبه 29 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 11:28 ب.ظ http://chasbandegihaye-roohe-ma.blogsky.com/

مهرنوش چه خبره...؟
چند چندیم...؟

پارادوکس عجیبیه...(یک جور خل شدنه شیک تحت داس)

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد